#من_،_قربانی_یک_انتقام_پارت_48


خاله ماه بانو دوسال بعد از ازدواجش صاحب اولین فرزندش شد فرهود ...

سه سال بعد باز هم صاحب پسري شد به نام فرهاد ...

و 9سال بعد دوباره صاحب پسري به نام فرهان ...

فرهود در سن 07با دختر خاله ي باباش يا همون ملک مطیع ازدواج کرد و از اون صاحب دو فرزند

شد فرزاد و فرناز که ديديشون ... راجع به اونا حرف نزنم بهتره

فرهاد هم همینطور که مشخصه عاشق مريم دختر عمه اش شد و با اون ازدواج کرد و همینطور که

مي بیني نتیجش بهزاده

يک سال بعد از ازدواج اونا مامان من يا همون شهر بانو با برادر ملک مطیع که ازش ده سال

بزرگتر بود ازدواج کرد ... کیارش

و اما فرهان ...فرهان درست بر عکس عمل کرد ...

مامان شهربانو میگفت اون زمان نزديک هاي انقلاب بود

ملک مطیع يا همون عموم شده بود با انقلابي ها ... و سعي داشت در برابر تصمبمات شاه

ايستادگي کنه ... همون موقع ها بود که خبر از يه بي ابرويي اومد

بي ابرويي که کل خاندان صفوي ها رو بهم زد و ابرويي که قدمتي شايد بیش از صد يا دويست

سال داشت

توي کل نیاوران پر شد که فرزند تحت تقاري ملک مطیع بي ابرويي به بار اورده

شیدا مکثي کرد و باز يه نفس عمیق کشید

از چیزايي که شنیده بودم تو بهت بودم پس پسر سومي هم وجود داشته ... اما چطور؟

منتظر بهش چشم دوختم و گفتم :خوب؟

شیدا ادامه داد : با يه دختر بي اصل و نصب ارتباط برقرار کرد و 5ماه نشد که دختره شکمش زد

بالا

اين کارش باعث شد که عمو اون رو از خانواده يا بهتره بگم خاندان صفوي ها ترد کنه

ديگه نه از اون خبري شد و نه از اون زن ...

تا اينکه انقلاب شد

بعد از انقلاب عمو خودش رو بازنشسته کرد

6 ... 5سال بعد خبر اومد که فرهان از مصرق مشروبات زياد الکلي سنکوب کرده و مرده

اما هیچ کس از مرگ اون ناراحت نشد

چند سالي از اون قضیه گذشته بود و همچي روال عادي خودش پیش مي رفت که خبر بارداري

مريم جون پیچید سر بهزاد باردار بود ... دوباره خاندان صفوي رنگ خوشي رو ديد


romangram.com | @romangram_com