#مامورین_پر_دردسر_پارت_39
باراد که تا اون لحظه ساکت به بحث ما گوش میداد گفت:خیله خوب بس کنید ،رو به اشکان گفت:ستاره به عنوان مامور مخفی تو جلسه بود
اشکان:ولی ما ندیدیمش
صدای خنده سه نفر بلند شد دریا ،نیما ،باراد بقیه با تعجب داشتن نگاهمون میکردن
که باراد ادامه داد:همونی که داشتی با مشت میزدیش چی؟اونم ندیدی؟
دهن اشکان باز شد تا چیزی بگه ولی دوباره بسته شد خیلی شکه شد فکر کنم
شاهین:نگو که تو بودی
سرمو با اخم تکون دادمو با حرص به اشکان نگاه کردم:خودمم و اگه
این اقا فضولی نمیکرد و نقش پلیس شجاع و بازی نمیکرد الان خیلی جلو افتاده بودم
از حرص و عصبانیت دستام مشت شده بود اشکان و شاهین با تعجب نگام میکرد حق داشتن
عکس العملم خیلی شدید بود و این براشون تعجب اور بود ولی بقیه .
romangram.com | @romangram_com