#مامورین_پر_دردسر_پارت_38

این تفاوت که چشماش سبز تیره بود و موهای روشن تری هم داشت

باراد:ستاره

:بله؟

-میگم چجوری گیر افتادی

با یاد اوری اتفاق دوساعت گذشته اخمی کردم و رو به اشکان

گفتم:اگه این سر و کلش پیدا نمیشد من الان کارو تموم کرده بودم
اشکان با نعجب گفت:تو که برای اولین باره من و میبینی بعد من چجوری مقصر بودم؟اصلا تو کی گیر افتادی
پوزخندی زدم و گفتم: من همونیم که تو ساختمون باهاش درگیری شدی

-چی؟شوخی بی مر=زه ای بود
با لحن جدی گفتم:من با تو یکی اصلا شوخی ندارم

اخم کرد و گفت:عین ادم حرف بزن

romangram.com | @romangram_com