#مامورین_پر_دردسر_پارت_168

اه اصلا به من چه بابا هر غلطی میخواد بکنه ،بکنه
ارمین:یعنی میخواین برکنارشه ؟

رییس:نه به طور کامل الناز تو باید

:بعدش میخوای
چیکار کنی ؟

با لبخند گفت:میرین سروقتش

پوزخند زدم و از جام بلند شدم و رفتم سمت وسطای راه بوزم که با صدای الناز برگشتم سمتش:احمق رییس داشت صحبت میکرد انقدر شعور نداری که.....
همون موقع یه سیلی محکم خورد تو صورتش نگاهمو به رییس دوختم که از خشم قرمز شده بود با صدای بلندی گفت:الناز دهنتو ببند بار اخرت باشه با ارام اینجور حرف میزنی از گل نازک تر بهش بگین میشین پیش غذای سیاه(سگ مضخرفو
میگه)
شیر فهم شددددد؟
بقیه حرفاشونو گوش نکردم و رفتم بیرون با رفتنم تو اشپزخونه همه خدمتکارا تا کمر خم شدن بی توجه بهشون لیوان اب و برداشتم و بردم تو اتاقم یکم از شربت و ریختم تو اب و یه نفس سرکشیدم پووووف
لعنتی کی این بخیه های من درست میشه برگردم به زندگی عادیم
-چه قدرم عادی بود واقع


romangram.com | @romangram_com