#ما_پنج_نفر_پارت_48
. - دقیقا کودوم قسمت از سرت؟
زهرا دستش رو رو همون قسمت گذاشت.
احسان گفت:انشالله که چیزی نیست ولی برای اطمینان بریم یه عکس از سرتون بگیریم.
این رو که گفت، فاطمه که گریش تازه بند اومده بود دوباره زد زیر گریه. _احسان ممکنه خطرناک باشه؟
احسان نامطمئن سری تکون داد و گفت: فکر نمی کنم.
وبعد گفت: ساغر شما برید کافی شاپ من خودم زهرا خانوم رو میبرم بیمارستان.
با صدای بلندی گفتم: چی؟؟؟!! چی میگی احسان ح
الت خوبه؟ دوستم حالش بده اونوقت ما بلند شیم بریم کافی شاپ؟ ها؟
احسان گفت: باشه باشه شما هم بیاید میرسونیمش بیمارستان......
من و بچه ها به سمت ماشین دویدیم.
باآخرین سرعت رانندگی کردم.
به بیمارستان رسیدیم احسان رو دیدم که پشت در اتاق سیتی اسکن ایستاده بود.
روبهش کردم و گفتم:
romangram.com | @romangram_com