#ما_پنج_نفر_پارت_30

_ هوی عمو پررو نشو ها

۰خندید و گفت: تو عادت داری بزنی تو ذوق نه؟

_ دقیقا۰

جدی شد و گفت: ببین سارا من از این به بعد هر چی می گم یا هر کاری می کنم بدون از روی شوخیه و برادرانست باش؟

_باش داش پارسا۰

خندید و گفت: بریم کافی شاپ؟

_ نه بریم خونه بچه‌ها منتظرمن

_ باشه هر جور راحتی پس می رسونمت.

_نه خودم می رم

_ انتظار نداری که بزارم خواهرم تنها بره؟

نگاهش کردم و چیزی نگفتم سوار ماشین شدیم ماشینش یه BMWبود معلومه مثل خودمون خر پولن

_راستی توازکجا فهمیدی من دم آبسردکنم؟

_می خواستم راجب همون موضوعی که بهت گفتم باهات حرف بزنم دیدم رفتی طرف آبسردکن منتظربودم بیایی که دیدم دیر کردی اومدم ببینم چی شده که دیدم دراون حالی.

_پسره ی بیشعور عین اجل معلق سررسید.

romangram.com | @romangram_com