#لرد_سوداگران_پارت_75
_کی مرخصم میکنید
_اوه چقدر هولی پسرم دو هفته مهمونمون بودی باید یکم دیگه هم باشید، فکر کنم تا دو روز دیگه بتونی سرپا شی و بری
_من الانم سرپام ،مرخصم کنید
دکتر کمی جدی شد و تو چشمای مرداس خیره شد ولی این مرد اصلا از حرفش کوتاه نمیومد
_من دکترم تشخیصم اینه شما باید تا دوروز دیگه حداقل اینجا باشید
بعدم از اتاق رفت بیرون
پرهام:مرداس چرا لج میکنی بهتر استراحت کنی
مرداس:باید زودتر برگردیم تهران
یزدان:چی میدن تهران ،باید به فکر خودت باشی
با صدای داد مرداس همه پریدن ، قلبم تو دهنم میزد تا حالا انقدر عصبی ندیده بودمش
_من تصمیم میگیرم نه شما ،برید بیرون
خشکم زده بود واقعا این همه جذبه مال این مرد بود، دستم رو قلبم مشت شد
دستم کشیده شد .برگشتم وندا میکشدتم بیرون، باید درکش میکردم که حالش خوب نیست ،باید اجازه میدادیم استراحت کنه .ولی دیگه وقت نمیشد ببینمش ،دستم و از دست وندا کشیدم بیرون
برگشتم سمتش که دیدم چشماشو بسته
_اقا مرداس ببخشید مزاحم استراحتتون میشم میخاستم الان که اخرینباره میبنیمتون ازتون تشکر کنیم .بخاطر نجات جونمون ،منو خواهرم بهتون مدیونیم .امیدوارم که هرچه زودتر بهتر بشید خدانگهدارتون
برگشتم که همراه وندا خارج شم که حرفش مثل پتکی بود تو سرم
_تو و خواهرت هیچ جا قرار نیست برید، سرتیپ شما رو به من امانت داده با من برمیگردین تهران
romangram.com | @romangram_com