#لرد_سوداگران_پارت_21

قلت خوردم و رفتم تو کمد، پنجره نمیذاشت گلوله ها وارد شن، وارد اتاق مخفیم شدم، تو شیراز هم برام این اتفاقا افتاده بود هزار بار به بنیتا گفته بودم که مشتری رو درست انتخاب کن ولی خب رقیب همیشگی دوست داره یه سری همیشه بهم بزنه

دوتا کلت کمری صدا خفه کن هكلركوخ برداشتم، جلیقه ضد گلوله تنم کردم از کتابخونه رفتم بیرون، دستم و به پهلوم کشیدم، تیغهای کوچیک همیشه همراهم بود عاشق پرتاب کردن این تیغا بودم، پرهام و نگهبانا تو آشپزخونه نشسته بودن

_فهمیدین چند نفرن؟

_آقا فقط یه نفره ولی داره از پشت بوم همسایه تیر اندازی میکنه فقطم به اتاق شما شلیک کرده

_پس هم رزم قدیمی خودمه بمونید تو خونه نیایید بیرون

در خونه رو باز کردم عینک دید در شبمو زدم رو پشت بوم دیدمش ،تک تیر اندازش و کنار گذاشت

_حالت چطوره مرداس تیر بهت که نخورد ؟

_نه هنوز زندم

_اینطور که من میبینم همیشه امنیت خونت بالاست، حتی از والا مقاما هم بیشتر از خودت محافظت میکنی نمیری اینقدر خودت و تحویل میگیری

_بیا حاشیه نریم یزدان

اسلحشو برداشت پرید از خونه پایین و اومد تو حیاط خونم، دستش و به سمتم دراز کرد آرنجش و گرفتم، کشیدتم جلو و بغلم کرد، تکون حرکت مچ دست چپش و حس کردم، یکی از تیغهام و کشیدم بیرون همزمان باهم تیغهارو گردن هم گذاشتیم. باهم تکرار کردیم

_نزدیکترین دوستت بالاترین دشمنته رفیق

رو به رو هم وایسادیم تو چشماش خیره شدم منو یزدان تنها پسرای گروه بودیم که زنده موندیم به زور منم، بنیتا بدرد نخور

_مرداس میدونی که جایی بند نمیشم ولی خب خسته شدم میخام درکنارت باشم پسر، هرچند ما برای تک پر بودن اموزش دیدیم ولی فکرشو بکن گروه بسازیم ،میدونی چی میشه؟

_فعلا دست از کار کشیدم ولی فکر بدیم نیست ،حالا بیا بریم تو که حسابی بچها رو ترسوندی

_دیدمشون دوتا مو بلندات رزمی کارن و دید قوی دارن ولی کچلات فقط زور بازو دارن، اون دوتا مو کوتاها جزوه بهترینای ارتشن ،از کجا اوردیشون اگر به کداشونم نگاه کنی فقط دورقم اخراشون متفاوته تو یه رده بندین ولی اموزشاشون کافی نیست باید دوره خودت بذاری براشون

_ته زندگی نگهبانای منو دراوردی؟

romangram.com | @romangram_com