#کریشنا_پارت_57
بريان به تلخي پاسخ داد :
- با تشکر فراوان از پيتر البته ...
کريشنا سرفه اي کرد و گفت :
- مهمون داريم .
کريشنا آيدن را به سمت کاناپه هاي سلطنتي راهنمايي کرد و گفت :
- من و آيدن به نتيجه رسيديم .
ژوليت ابرويي بالا انداخت و پرسيد :
- چه نتيجه اي سرورم ؟
- من مي خوام به آيدن قدرت اجرايي بدم . يه مقام سلطنتي ...
پيتر ببا لحن زيرکانه اي گفت :
- خب جاي ريگالد هنوز خاليه ...
کريشنا گفت :
- بريان از پس جاي خالي ريگالد خيلي خوب بر اومده ... نگران نباش پيتر ، آيدن قرار نيست مشاور اعظم بشه ... تو سر جات محکمي
... ما يه جاي خالي داريم ... هميشه داشتيم ...
ژوليت ، پيتر و بريان اينبار با صورت هاي خالي و نگران به کريشنا خيره شدند . کريشنا نفس عميقي کشيد و ادامه داد :
- تخت نقره اي خاليه ...
سکوتي تمام فضا را تحت سيطره در آورد اما اين سکوت با اعتراض بريان شکست :
- وليعهد ؟؟؟؟!!!!!
کريشنا لبخند زد و پاسخ داد :
- البته تا زماني که آدريان حالش خوب بشه ... اونوقت تخت نقره اي متعلق به آدريان ميشه ...
بريان فرياد زد :
- متوجه هستي داري چي کار مي کني ؟ آدريان به محض بازگشت تخت واقعيش رو مي خواد ... تخت پادشاهيش رو ...
کريشنا اخم کرد و گفت :
- داد و فرياد نکن بريان ... من هنوز شاهم ..
romangram.com | @romangram_com