#کوه_پنهان_پارت_46
همراز و از مهد گرفتیم و رفتیم خونه .. اقای رییسم موکول شد به بعداز گرفتن اطلاعات شخصیش
صبح که رفتیم شرکت .. عقاب جونم همزمان با ما رسید .
این اسمی ِ که دیشب براش گذاشتیم .. واقعا هم برازنده اش بود عین عقاب همه جارو تحت کنترل داشت ..
ماشین شو درست جای پارک ما پارک کرد.. بعدم یه ل*بخند خوشگل به ما زد .. اینم با این ل*بخنداش اخر ما رو به گ*ن*ا*ه وامیداشت .. والا.
من که دلم میخواست ب*و*سش کنم .. حالا ببین این رعنای عاشق پیشه چه حالی داشت ..
عقاب _ ببخشید خانما.. اینجا جای پارک ِ منه لطفا دیگه اینجا پارک نکنید ..
منم مثل خودش یه ل*بخند زدم .. ال*بته چون تقلیدی بود ..احتمالا خیلی زشت شدم .. عمرا اگه بخواد منو بب*و*سه ..
_ خواهش میکنم قربان ..چشم ..ما حواسمون هست که کسی جای شما پارک نکنه ..
عقاب _ مرسی خانما روز خوش .. فقط سریع کارت بزنید که چند دقیقه هم از هشت گذشته و به طبع ، کسری حقوق میاره ..
مریم _ ای وای من ... دیدی چی شد بی حقوق شدیم ..
رعنا _ اقا خواهش میکنم مارو با هر چی میخواین تنبیه کنید.. ولی کسری حقوق نه.. ما بدبخت میشیم ..
مریم همون وسط پارکینگ نشست و زد زیر گریه ..
مریم _ اقا من اگه پول، خونه نبرم نامادریم رام نمیده .. بابامم که خرج موادش در نمیومده ...با کمربند سیاه وکبودم میکنه ..
رعنا _ اقا این که بدبختی نیست .. من دیشب با صاب خونه مون دعوام شد .. گفت "باید وسایلتون و جمع کنید از اینجا برید " .. خدا برای هیچکی نخواد..
مریم یهو خودش و پرت کرد سمت من ... الهی بمیرم برات خواهر .. دیشب بچه هاتو با چی سیر کردی..
من رفته بودم تو ب*غ*ل مریم بی صدا میخندیم .. ولی چون میلرزیدم ..از پشت فکر میکردی ..دارم گریه میکنم.
عقاب با لحن ناراحتی _ بلند شید خانما .. صحیح نیست اینجا گریه کنید .. من مطمئنن از حقوقتون کم نخواهم کرد..
ورفت ...
مریمم براش شکلک در اورد..
مریم _ خاک بر سر ، فکر میکنه ما میترسیم .. هی با کسری حقوق تهدیدمون میکنه ..
_ اره ولی این طوری که این گفت .. شرط میبندم ، یه نقشه تو سرش داره .. حالا ببین کی گفتم ..
اما منم یه نقشه ی توپ دارم براش .. ولی فردا صبح تنبلی تعطیل ، زودتر باید بلند شید ..
مریم _پایتم .. اساسی !!
رفتیم بالا .. باکلی حرکات ژانگولر از رویا محموله (فلش حاوی اطلاعات ) رو گرفتیم .. رفتیم توی اتاق فلش و یه بررسی اجمالی کردیم .. رفتیم سراغ کارمون.
من که طبق عادت رفتم روی میز نشستم و ل*ب تابم و روشن کردم .. مریم روی کاناپه ی سه نفره دراز کشید و با ل*ب تابش کار کرد .. فقط رعنا بود که مثل یه خانم رفت پشت میزش نشست ... اما مثل اینکه خانمی به اونم نیومد چون بعد از چند دقیقه پاشو گذاشت روی میز و ل*ب تاب و روی پاش گذاشت و مشغول کار شد..
بعد از یه ربع تلفن زنگ خورد ..
romangram.com | @romangram_com