#کوه_پنهان_پارت_10



سوری جون _ سلام گل پسرم .. خوبی مادر ؟

_..........





سوری جون _ الهی مادرت بمیره !! چرا مراقب خودت نیستی پسرم ..مگه نمیگم یه کمی به خودتم برس..

_..............





سوری جون _اگه این طوره چرا پیمان میگفت " همش سرکاری و غذاهای اماده میخوری که بهت نمیسازه " .. الهی بمیرم پیمان میگفت" لاغر شدی " اره مادر؟راست میگه؟





_............

سوری جون _ وای نه اینطوری نگو .پیمان بچم !! یه پارچه اقاست ..به خاطر اصرارای منه که امارتو میده ..

_ .........





_وای مریم ببین چطوری با پسره حرف میزنه انگار پسر بچه است!!!

مریم _ حتما بچه است دیگه پیشنهاد مادر رو قبول کرده !!

رعنا_ میگم سارا پسره کور و کچل نباشه ؟! عکسشو دیدی ؟!

_ نه ندیدم !!

رعنا هم با یه حالت بامزه زد روی صورتش و گفت:

رعنا _ وای الهی بمیرم دیدی خواه*ر*زاده م منگل شد ..

من و مریمم خندیدیم

_ برو بمیر بچه ی من به این خوشگلی ..الهی مامان فداش شه !!

مریم _اوووی !! جو زدی نشیا تو فقط باید به دنیا بیاریش ..من مادرشم.. تو همون مادر همتا زلزله باشی کافیه..

_ اِاِاِ من همهی زحمتاشو کشیدم تو میشی مادرش .. بچه پرو !!

رعنا _ دعوا نکند اول بذارید ببینیم چه شکلیه بعد سر اینکه کی مادرش باشه به توافق میرسیم ..

romangram.com | @romangram_com