#کوچ_غریبانه_پارت_68


-فهیمه چراواضع حرف نمی زنی؟منظور از خوشبختی خودت چیه؟

-هیچی بابا،منم منم مثل دختر ترشیده های ندید بدید می ترسم نکنه یه وقت خواستگارم به یه بهانه ای پا پس بکشه.اینه که دلم شور می زنه.

-خواستگار؟قراره واسه تو خواستگار بیاد؟الهی فدات شم چرا اینو زودتر نگفتی؟

-می خواستم بگم ولی موقعیتش پیش نیومد.آخه خیلی وقت نیست که قرار گذاشتن.

-حالا مفصل برام تعریف کن.طرف کیه؟آدم حسابیه؟

-ای، بد نیستن.پسر یکی از دوستای باباست.یکی دو بار منو تو راه دبیرستان دیده.

-تو هم اونو دیدی؟

-فکر کنم دیدم.آخه من خیلی ها رو توی راه می بینم،اما با نشونه هایی که بابا داد فکر کنم می دونم کیه.

-شغلش چیه؟


romangram.com | @romangram_com