#کینه_عشق_پارت_65
گفتم:نه استاد ممنون شما بفرمائید.
شهبازی اخم غلیظی کرد و گفت:اگه نمره ی میان ترم می خواید بفرمائید بالا.
نگاهی از سر تعجب بهش انداختم و گفتم:استاد تهدید می کنید؟؟
شهبازی با خنده گفت:در مورد شخص لجبازی مثل شما فقط تهدید جواب میده...سوار شو دیگه.
به ناچار درو باز کردم و گفتم:با نمره نمیشه شوخی کرد....به صندلی نگاه کردم و برای سوار شدن تعلل کردم...
منظورم رو متوجه شد چون گفت:مهم نیست خشک میشه...سوار شید.
تو ماشین نشستم...قبل از حرکت شهبازی جعبه ی دستمال کاغذی رو به دستم داد و گفت:صورتتون رو پاک کنید...
بعد سایه بون رو پایین داد و ادامه داد: اینم ائینه...
با لبخند محوی تشکر کردم که با تمسخر گفت:ریملتون ضد ابه حتی یه ذره اش هم نریخته...
لجم دراومد...با حرص گفتم:من عادت ندارم چشمام رو ارایش کنم.
نگاهی پر تبسم بهم انداخت و گفت:پس ماشاا...به اینهمه زیباییه خدادادی....
romangram.com | @romangram_com