#کیارش_پارت_9

نمی دونم که چی شد تا به خودم اومدم دیدم با مشت و لگد افتادم به جون شبنم و اونم هیچی نمیگه و فقط گریه می کنه، خشکم زد من چرا شبنم و زدم؟ من مثلا می خواستم نزارم کسی اذیتش کنه حالا خودم اینجوری زدمش سریع دوتا دست شو گرفتم و شروع کردم به گریه کردن و زار زدن شبنم با صدای گرفته ای گفت:
شبنم – ولم کن تو چرا داری گریه می کنی؟ ولم کن...
- هیش من غلط کردم من بی جا کردم، ستاره به خدا دست خودم نبود نمی خواستم بزنمت تو چرا منو با شهروز مقایسه کردی تو که می دونی من تا حالا حتی یه دوست دخترم نداشتم من دوست دارم چرا متوجه نمیشی که تو تنها دختر تو زندگی منی چرا... چرا... منو با اون اشغال مقایسه کردی؟
شبنم دستاشو از تو دستام دراورد و گفت:
شبنم - کدوم نامزد؟ کی گفته من نامزد توام؟ ستاره خر کیه؟ شهروز کیه؟ بابا قاطی کردی خدا شفات بده!ولم کن می خوام برم!
چرا این حرفا از دهنم بیرون اومدن؟ چرا؟
ستاره - ولم کن عوضی تو هم یکی هستی مثل شهروز ولم کن!
با این حرف قاطی کردم و شروع کردم به کتک زدن ستاره شاید دلیل اینکه ستاره از من خوشش نمیومد همین بود، شبنم دست شو جلوی صورتم تکون داد و گفت:
شبنم - کجایی؟ تو هپروت سیر می کنیا!
سریع گفتم:
- نخیرمم، یه چیزی بهت بگم قول میدی به کسی نگی؟
شبنم خندید و گفت:
شبنم – قول میدم حالا بنال!
این چه طرز حرف زدنه؟ بی تربیت، اخمامو کشیدم تو هم و گفتم:
- بی تربیت!
خندید و با نگاهش بهم فهموند که حرف تو بزن منم سرمو انداختم پایین و گفتم:

romangram.com | @romangram_com