#کیارش_پارت_56

آریان - اینکه همه ی دخترا مثل همن و منم مثل تو از همه ی دخترا متنفرم!
خندیدم و گفتم:
- فکر شو میکردم!
بعد رفتم تو اتاقم و داد زدم:
- آریان توی هر کدوم از اتاقا که خواستی وسایلت و بزار!
آریانم مثل خودم داد زد:
آریان - می دونم!
بچه پررو... بی خیال لباسامو تو کمد آویزون کردم و مدارکمم گذاشتم تو گاوصندوق و یه تی شرت سرمه ای با یه شلوار جین سورمه ای و کتونی های سورمه ای مو گذاشتم رو تخت و رفتم حموم و یه دوش ده دقیقه ای گرفتم و حوله مو پوشیدم و اومدم بیرون خودمو خشک کردم و لباسامو پوشیدم بعد با سشوار نم موهامو خشک کردم و موهامو بالا زدم و ادکلن مورد علاقه مو هم به من دستام زدم و ساعت مورد علاقه مو دستم کردم و عینک دودی مو هم زدم یه نگاه تو آینه به خودم انداختم و گفتم:
- عجب پسر دخترکشی شدما!
آریان - پس من چی؟
از ترس دو متر پریدم هوا وبرگشتم دیدم آریان یه پیراهن مردونه ی مشکی با یه شلوار کتان مشکی و کفش های ورنی مشکی شو هم پوشیده بود آریان سوتی کشید و گفت:
آریان - نه بابا راست میگیرد بدجور دخترکش شدیا!
منم مثل خودش سوتی کشیدم و گفتم:
- تو هم دخترکش شدی ولی حیف که صورتت مثل صورت من بی نقص نیست!
آریان مثل دخترا پشت چشمی نازک کرد و گفت:
آریان - ایش خودشیفته!

romangram.com | @romangram_com