رمان خیلی دلم تنگه برات

#خیلی_دلم_تنگه_برات_پارت_96


خندید_خداکنه اخلاقش به تو نره
باصدای حرصی جوابشو دادم:
_قیافش هم به تو نره
_قیافم از تویه زشت بهتره
جیغ زدم_من زشتمممم؟
قیافه ی متعجبی به خودش گرفت و گفت:
_مگه نمیدونستی؟واقعا فکر کردی خوشکلی؟ اگه من نمیگرفتمت که می ترشیدی
نیم خیزشدم و هلش دادم اونطرف که تکون نخورد
_برو اونور ببینم. کمتر منو حرص بده حسود


غش غش خندید
_چرا بهت برمیخوره خب؟ حقیقت تلخه؟
_حرف دروغ شنیدن تلخه
_کی گفته دروغه؟خیلی هم راسته
_میخوای از کامیاب بپرسیم راسته یا دروغ؟
ای جانممم چه قرمزشد. دلم خنک شد تا این باشه منو حرص نده. عزیزم یکم حرص بخور
چربی های اضافت آب بشه.
نزاشت خوشحالیم زیاد طول بکشه
بازوم رو فشار محکمی داد


_دفعه ی آخرت باشه اسم اون کثافتو میاری فهمیدی؟ دست رو نقطه ضعفای من نزار هانا

romangram.com | @romangram_com