#خیلی_دلم_تنگه_برات_پارت_85
دستو صورتش رو شست و جوابمو داد
_بوی تخم مرغ حالم رو بد کرد
بیرون اومد ولی همین که نزدیک آشپزخونه شد بازم عق زد . راه اومده رو برگشتو پرید
توی سرویس. هود رو روشن کردم و گاز رو خاموش
محتویات ماهیتابه رو توی سطل خالی کردم و انداختمش توی سینک شیر آبم باز کردم
داخلش. خوشبو کننده هم زدم. از رفع بوی تخم مرغ که مطمئن شدم بیرون رفتم تا پیداش کنم.
دم سرویس نشسته و بی رمق به دیوار تکیه داده بود. احتمالابه بوی تخم مرغ ویار داره.کنارش
زانو زدم
_خوبی؟
_ اوهوم
_دیگه بو نمیاد پاشو از اینجا زمین سرده
_نمیتونم حالم بد میشه
_ میگم بو نمیاد دیگه
کمک کردم بلند شه. گفت:
_ مگه گشنت نبود؟ برو غذا بخور
_ ریختمش تو سطل آشغال. الان زنگ میزنم رستوران. چی میخوری؟
_میل به غذا ندارم... داره خودش رو نشون میده کم کم
_کی؟
_بچت
romangram.com | @romangram_com