#خیلی_دلم_تنگه_برات_پارت_128
ساعت دیگه بیدارم کن خب؟ _ _من بخوابم
مانتو و شالش رو کند و اومد زیر پتو
_ من اگه بخوابم هیچ رقمه بیدار نمیشم تا شب
کمی سربه سرش گذاشتم
_راست میگیا. تو به خرس گفتی زکی
_به من چه تقصیر بچته. قبلا اینجوری نبودم که
_مطمئن باشم بعد زایمانت خوب میشی؟ یا الکی انداختی پای بچم؟
_ اصلا تو فکر کن دروغ میگم واز اولم اینجور بودم
_خوابالود هستی، آشپزی بلد نیستی، لوس و نازک نارنجی و زشت هم که هستی ، من به
چیه تو دل خوش کنم؟ها؟
از حرص قرمز شده بود. خیلی قیافش باحال شده بود
_عین تو. از سرت هم زیادیم. کی به تو زن میداد آخه با این قیافت؟
_مگه چمه؟ همه دخترا آرزوشونه جای تو باشن
_ اون دخترا یکی دو تخته کم دارن که آرزوی تورو دارن. چه تحفه ای هست انگار...
_هرچی باشم بهتر از توئه زشتم. خداکنه بچمون به تو نره
با لگدی که توی پهلوم زد نتونستم جلوی خندم رو بگیرم و قهقهه زدم. دستم رو روی
پهلوم گذاشتم و با همون خنده نالیدم
_آخ آخ لگد هم که میزنی. به زور یه شوهر گیرت اومده حالا بیا ناقصش هم بکن
_یه کلمه دیگه حرف بزنی یه جیغی میکشم که همه بریزن اینجا ها
_خیلی خب دیگه چیزی نمیگم. همینم مونده بقیه هم به ویژگی هات پی ببرن
romangram.com | @romangram_com