#خواستگاری_یا_انتخاب_پارت_39

فریبرز : اشتباه کردم ! تا ده روز دیگه هیچ مسابقه اي برگزار نمی شه ! مگه اینکه بریم
رئیس فدراسیون فوتبال رو ببینیم و ازش خواهش کنیم تو مدت قانونی ما، لطف کنه و یه
مسابقه برگزار کنه!
« فریبا همونجور که تو فکره یه مرتبه می گه »
مسابقه والیبال چی؟ والیبال م برگزار نمی شه تو این هفته؟!
فریبرز : نه اون فایده نداره ! آخر آخرش، سالن پرم که باشه، می شه دو هزار نفر ! ورزش
والیبال زیاد طرفدار نداره! باید یه فکر اساسی کرد!
« بعد یه نگاه به فریبا می کنه و می گه »
دختر جدي گرفتی حرف منو؟! همین یه کارمون مونده که بیفتیم بین تماشاچیا دنبال مرد!
« بعد یه دفعه می گه »
آهان! پیدا کردم!
« همه با هم می گن »
چی؟!
فریبرز : یه آگهی می دیم تو روزنامه واسه هنر پیشگی ! می گیم مثلا احتیاج به یه هنرپیشه
ي مرد خوش تیپ و قیافه داریم که جلوي خانم ... بازي کنه! چطوره؟!
شب پشت بوم خونه فریبا اینا
فذیبا می ره لب پشت بوم بغلی و چند تا سوت، به حالت رمز می زنه و کمی بعد صداي »
« پا میاد و بعدش شهره پیداش می شه و تا می رسه و می گه

romangram.com | @romangram_com