#خواستگاری_یا_انتخاب_پارت_17
حالا وقت شوخیه کره خر؟
فریبرز : شما خودتون گفتین قراره خواستگار برام بیاد ! حالا بده یه بچه حرف گوش کن
پیدا شده؟
پدر فریبرز: دارم اون دخترو می گغن!
فریبرز : الهی اتیش به ر یشخ عمر این دختره بگیره که هر چی قسمت مه، نصیب اون می
شه!
دوباره فریبا و شایان و خان دایی و کبري خانم می زنن زیر خنده . پدر فریبرز بهش می »
« گه
آخه ناسلامتی تو داداش بزرگتري یه چیزي م تو بهش بگو
فریبرز : از بس که شماها لوسش کردین دیگه حرف گوش نمی ده که
پدر فریبرز : پس مردونگی تو کجا رفته ؟
فریبرز : اِ...!
« برمی گرده طرف فریبا وهمونجور که دستاشو بحالت تهدید براش تکون می ده می گه »
گیس به سرت نمیذارم پدر سوخته!امشب سر تو میذارم لب باخچه! باید همین امب، شوهر
بکنی، بچه دارم بشی، بچه تم بذاري مدرسه! تا فردا دیپلم گرفته تحویلش بدي!
دوباره همه می زنن زیر خنده ! پدرش یه نگاهی به فریبرز می کنه و حرکت می کنه که »
« از خونه بره بیرون. فریبرز ت اینو می بینه می گه
اِ...!بابا!بابا!
romangram.com | @romangram_com