#خانم_کوچیک_پارت_24

همینجوریم ساکت بود و منم داشتم تو دلم به خودم فحش میدادم: الی بدبخت اگه این از اوناش باشه چی؟ اگه بدبختت کنه. آخه بدبخت کی

تا حالا اومده تو ماشینِ یه غریبه که تو دومیش باشی؟ اگه دستم بهت می رسید الی یه بلایی سرت می آوردم که مرغای آسمونم برات بیان

عذاداری بدبخت بیچاره…

دیگه فحشام ته کشیده بود اما هنوزم خالی نشده بودم می خواستم سرِ کی خالی کنم. به خاطرِ همین تمامِ تلاشم و کردم این صدای لا مصبم

ظریف شه: ببخشید آقای نیکنام میشه بپرسم قرارِ کجا بریم؟

یه پوزخند زد و گفت: به شما نگفتن کسایی که جیب برن و کجا می برن؟

اوه اوه دیدی گفتم الی خاک تو سر؟ خاک تو سرِ خودتو وجدانت کنم: ببخشید متوجه نمی شم من این کیف و پیدا کردم دزد دیگه کیه؟ من

بهتون اجازه نمیدم به من توهین کنید!

تمامِ کلمه هایی که تو این سریالا یاد گرفته بودم و پیاده کردم.

بازم اون پوزخنده زشتشو زد! شیطونه می گه بزنم صورتشو بیارم پایین نفهمه از کجا خورده هاااا : شغلِ من ایجاب می کنه که آدمارو

خوب یادم بیاد!

بدونِ اینکه بخوام زبونِ لامصبم شروع کرد به کار کردن: این کارا رو کردی بگی شغل داری؟ خوب کردی من فکر می کردم از این

بیکارای بیعاری!

با حرص دندوناشو رو هم فشار داد: تو کلانتری مشخص میشه که کیو باید مسخره کرد!

یا قمر بنی هاشم… درد بگیری! اگه زر نمیزدی شاید می شد باهاش کنار اومدا با اینکارت گند زدی الی خاک به سر!

_آره اصلا من دزد تو و امثلِ تو فکر کردین واسه چی دزدی می کنم؟


romangram.com | @romangram_com