#خانم_کوچیک_پارت_17
با این فکر رفتم که سر جام بخوابم… اما مگه خوابم میبرد؟ هی از این دنده به اون دنده میشدم. ای تو روحت! آخه الانم وقته عذاب
وجدان گرفتنه؟
ای بمیر الی یه عمر دزدی کردی یه عمر نون حروم اومده تو سفره ات الان که نزدیک بوده بگیرنت، این گند بازیا رو راه انداختی! بگیر
بکپ دختره ی نفهم تو که تو عمرت هیچی نداشتی، این وجدانم روش. من نمیفهمم ماها هیچی نداریم، این وجدان رو واسه چی باید داشته
باشیم؟!
بعد این پولدارا که پولشون از پارو هم بالا میره باید وجداناشون خواب باشه؟ آخه اوس کریم مصبتو شکر اینم آدمیزادِ تو ساختی؟ اصلا یه
وضیه! نمیدونم سیستمِ بدنیمون چه جوریه که با افزایش پول وجدانمون با خاک یکسان میشه؟
دوباره یه غلت دیگه که پام صاف خورد تو صورتِ فری از همون جا اشهدم و خوندم و منتظر شدم که بلند شه یه حرکتی بزنه. اما اون
انگار مگس نشسته باشه رو صورتش دستشو تو هوا تکون داد! بعدم یکم وول خورد و دوباره صدای خر و پفش رفت هوا…
خدا رو شکر! بگیر بکپ الی تا همرو با اون لنگات بیدار نکردی. لنگ نیس که پروانه هلکوپترِ تا بیست متر و شعاع میده.
با حرص چشمامو روی هم فشار دادم تا بالاخره خوابم برد…
******
صدای خروس چی میگه؟ اینا هر روز باید منو به یه بهونه ای بیدار کنن؟ یه روز صدا دعواس، یه روزم که مثلا مثلِ امروز خوشبختم
صدا خروس بیدارم میکنه خوبه وسط شهریم، و گرنه با صدا بز بیدار میشدم! پتو رو کشیدم رو سرم که این صدا رو نشنوم که ای به
خشکی شانس دقیق یه لگد خورد وسط کمرم.
_ ای تو روحت صلوات واسه چی میزنی؟
romangram.com | @romangram_com