#کسی_پشت_سرم_آب_نریخت_پارت_42


چنين مهماني يك گردنبند مرواريد به تو هديه مي دهد معلوم است بيش از حد تو را مي



خواهد...واي ! الان چشم خاله رويا و آرمينا در مياد... بعد از رفتن مهمان ها يادم بنداز اسپند



دود كنم...آخ ....چقدر سربلندم كرد...اين جوان متشخص و از خانواده اصيل."



از آن شب به بعد ما هر روز همديگر را ميديديم . هر بعد از ظهر در مقابل چشمان پر حسد دختران



مدرسه مرا سوار بنز آخرين مدلش مي كرد و تا شب كنار هم بوديم . در چند مهماني دوستانش



هم مرا با خود برد. در يكي از اين مهماني ها كه در يكي از روزهاي عيد نوروز بود اتفاق بدي افتاد.



_ ماني آن دختر و پسر را نگاه كن ! چقدر رفتارشان مضحك به نظر مي زسد .


romangram.com | @romangram_com