#کاش_هنوز_عاشقم_بودی_پارت_34
- فکر کنم این جوری پیش بری دیوونه شی!
- اِ ... ماهی جون داشتیم؟
ماهی پشت چشمی برایش نازک کرد و گفت:
-بیا بریم که شام آماده ست. راستی اینا چیه خریدی؟
- یه کم خرت و پرت واسه آشپزخونه است... رب و روغن و این جور چیزا.
- دستت درد نکنه مادر . یه آبی به دست و صورتت بزن و بیا.
کیفش را لبه ی حوض گذاشت و دستش را در آب فرو برد و کمی از آن را به صورتش پاشید.
***
ظرف ها را که شست دستش را با حوله ی آویزان روی دیوار پاک کرد و به اتاق رفت. ماهی با دست کنارش را نشان داد و گفت:
-بیا این جا یه کم کنار من بشین.
romangram.com | @romangram_com