#کاش_هنوز_عاشقم_بودی_پارت_165

عادل که تازه فهمیده بود سوتی بزرگی داده است گفت:

-همین طوری گفتم به خدا؟

باجدیت پرسید:

- عادل ...تو... موهای منو کجا دیدی؟

-به خدا اتفاقی بود؟

-عادل؟

-جانم... الان می گم... همون فردای روزی که اومده بودم یادته؟...

-خب...

مگر دست بردار می شد این دختر؟ تا آخرش را باید تعریف می کرد... نفسش را بیرون داد:

- ببین اوله صبحی... بابا حالا من یه چیزی گفتم...

- عادل؟

- باشه... اون موقع هنوز نمیشناختمت... نمی دونستم چه قدر خانمی.... چه قدر عشقی... چه قدر نفسی...

-وای عادل زودباش دیرم شد... بگو دیگه... چه قدر اذیت می کنی...

romangram.com | @romangram_com