#کنیزک_زشت_من_پارت_88
برو بابا ... دوست داشتن چیه ؟ سایه ی همو با تیر میزنیم هر کسی غیر منم بود همین کارا رو میکرد ..... ندیدی چطور عصبانی بود ؟
چی بگم والا ... اما دیگه انکار نکن که بهش محرمی .... چون تو عمرا تو بغل کسی که بهت محرم نیست بری
بخدا حال نداشتم ... ولی خب اره یه صیغه ی محرمیت بینمون هست که البته کسی نمیدونه سوتی ندیا .... نازگل و ناصر هم نمیدونن من خدمتکار رسا هستما حواست باشه
بقیه اشون میدونن ؟
اره اونا میدونن
این دختره پری حواسم بهش بود خیلی بد تو رو نگاه میکنه
چون فک میکنه من قراره عشقشو از چنگش دربیارم
عشقش ؟ عشقش دیگه کیه ؟
همین اقای خوشتیپی که خودت میگی دیگه
رسا ؟
اره دیگه
در هر حال ازش خوشم نمیاد
منم بدتر از تو
مهران : خانما ما تصمیم گرفتیم یه چند روزی اینجا بمونیم مرجان خانم شما هم به خانواده خبر بدید
باشه
رفتار مهران با مرجان یه جورایی مشکوک میزد موذیانه نگاهش کردم و گفتم : خب بگو ببینم با مهران خوش گذشت ؟
romangram.com | @romangram_com