#کنیزک_زشت_من_پارت_15


رسا : پس عصر زنگ میزنم

لیلی : حالا تو چرا اینقدر اصرار داری با من حرف بزنی ؟

رسا : نمیدونم خودمم چه مرگم شده اصلا از چت و این چیزا واسه سرکار گذاشتن ملت استفاده میکنم اما نمیدونم چرا دلم میخواد صدای تو رو بشنوم

لیلی : باشه عصری زنگ بزن

رسا : باشه من الان باید برم دوستم پیمان اومده قراره برای کارای ترخیص بریم جایی

لیلی : برو به سلامت ... بای

***********

تو این روزا خیلی مشکوک شدیا

وا چه مشکوکی ؟ خب تلفنتو خواستم اونم برای چند دقیقه

باشه بابا اصلا مال خودت حالا این گوشی زپرتی چی هست

دستت درد نکنه

نگاه موذیانه ای کرد و گفت : لیلی تو واسه هیچ چیزی از کسی خواهش نمیکردی حالا چی شده که واسه این گوشی گردن کج کردی

ای بابا ..... اگه نمیخوای بدی بگیر

برو بابا ... واسه این نیست الان یه دو هفته ای هست که هر روز لپات گل گلی تر میشه همش تو فکری بعضی وقتا هر چی صدات میکنن متوجه نمیشی ببینم کلک نکنه با کسی میپری ؟

برو گمشو بینم من و این حرفا ؟

اره خب چرا که نه ؟ خوشگل نیستی که هستی خوش هیکل نیستی که هستی تنها عیبت زندگی کردن تو این خونه است

romangram.com | @romangram_com