#کنیزک_زشت_من_پارت_111
سلام
اهسته تر از من گفت : سلام
میگم ..... میگم ... من ..من دیشب چیکار کردم ؟
نگام کرد و گفت : به نظر خودت چیکار کردی ؟
من ... من بخدا .... بخدا نمیدونستم دارم چیکار میکنم .... چی شده ؟
هیچی .... مطمئن باش من به کنیزک زشتم پا نمیدم
با این حرفش خیالم راحت شد ولی با عصبانیت گفتم : زشت خودتی .... منم کنیزک تو نیستم طلبت هم میخواستم بدم خودت قبول نکردی
طلب منو فقط خودت باید بدی ..... از کسی بگیری قبول نیس
ببینم تو میخوای من همیشه کلفت تو باشم ؟
نیم نگاهی کرد و گفت : اره .... درست حدس زدی .... تو همیشه اینجا میمونی .... من نمیذارم بری
چرا ؟
این فضولیا به تو ربطی نداره
خیلی بدی ... مگه من چیکارت کردم ؟ واسه چی نمیذاری برم ؟
کجا میخوای بری ؟ مگه جایی هم داری ؟
برم خونه ی خودمون ..... حتی ناهید خانم هم گفت میتونم با اونها زندگی کنم
تو غلط کردی بری اونجا .... مگه چیکاره اته ؟
romangram.com | @romangram_com