#کنیزک_زشت_من_پارت_104
سلام .... حال شما خوبه
ممنون .... تو نمیخوای برگردی سر کارت ؟
چرا میام
خوبه
رسا تو چه اصراری داری اخه از دختر من کار بکشی
ناهید جون کاری نمیکنه که فقط صبح ها حموم منو اماده میکنه و لباسامو اتو میکنه و گاهی وقتا یه صبحونه به ما بده .... همین تازه هر چی هم که میخواد واسش میخرم دیگه
خیلی خب حالا برین اماده بشین کم کم بقیه هم میرسن
مهران : اره منم برم لباسامو عوض کنم به این خانم نشون بدم خوش تیپ یعنی کی ؟
تو دلم گفتم : خوش تیپ یعنی رسا چون واقعا باحال تر شده بود از اونها جدا شدم و به سمت اشپزخونه رفتم و همه ی ظرف و وسایل پذیرایی رو اماده کردم و برگشتم تو اتاقم ساعتمو بستم و میخواستم برگردم که یهو در اتاق باز شد و رسا تو چهارچوب در ظاهر شد با دیدنش گفتم : چیزی میخوای ؟
بدون اینکه جوابمو بده درو پشت سرش بست و جلو اومد اخم کرده بود و هیچی نمیگفت از این حالتش زیاد خوشم نمیومد اب دهنمو قورت دادم و میخواستم از کنارش بگذرم که بازومو گرفت و برم گردوند سینه به سینه اش ایستادم چند سانتی بیشتر باهاش فاصله نداشتم که گفت : خیلی سریع پاکش کن
چیو ؟
با داد گفت : گفتم سریع پاکش کن
چیو
این ارایش مسخره رو
مگه چشه ؟ فقط یه شبه ... اصلا تو چیکاره ای ؟
چشماشو ریز کرد و گفت : من چیکاره ام ؟ کاری نکن عملی بهت نشون بدم من چیکاره ام
romangram.com | @romangram_com