#کلاغ_پر_گنجشک_پر_پارت_50


چهار: هروفت خواستم باید باشی عذر و بهانه موجه نیست.

و پنج که از همه مهمتره...

هیچ وقت به اعتمادم خیانت نکن که اگه حتی یک ذره سواستفاده کنی خودم با همین پنجه هام لهت می کنم.

آب دهانم رو با لرز قورت دادم و سرم را آرام تکان می دهم که نزدیک ترم میاد و زمزمه می کند.

_ نشنیدم صداتو؟

بغضم را بلعیدم.

- چشم قربان.

لبخندرضایتی زد و پشت میزش نشست و قهوه اش را مزه کرد.

فکرمی کردم الان قهوه را درهم می کوبد اما حرفی نزد و همه را جرعه جرعه نوشید.

باسوالش از بهرخیال آمدم.

_ زبان بلدی؟

چندبارپلک زدم.

- بله تا سطح متوسط خوندم.

کاغذی بهم نشان می دهد و بی نگاه لب می زند.

_ پس معنیش کن.

متعجب برگه را گرفتم و روی میز نشستم که صدای جدیش آمد.

_ برو پشت اون میز.


romangram.com | @romangram_com