رمان کلکل شش نفره

#کلکل_شش_نفره__پارت_66


والاااا البته اینو جرات ندارم به خودشون بگماا....

از زبون ارام:

از دست این دو تا خل وچل دیگه نمیدونم چیکار کنم من

ترانه و ارمینا داشتن بحث میکردن منم بلند شدم که لباس بپوشم

یه شلوار لوله مشکی با مانتوی کوتاه جلو باز سفید مشکی انتخاب کردم و

شال مشکیمم برداشتم رانینگ مشکیامم که دیگه تکمیلش میکنه

ارایشم ک زیاد نمیکنم یه رژ کافیه

داشتم رژم رو میزدم که یهو ترانه و ارمینا عین وحشیا با هم افتادن تو اتاق

ترانه_اووووو ارمینا ابجیموووونووو

ارمینا_جوووون شماره بدم خانوم؟

ترانه_عجب تیکه ایه لامصب



_اه اه خفه شین باو حالمو بهم زدیین

ترانه_فوشاتم قشنگه چشممم شما لب تر کن ما خفه هم میشیم ابجیی

یه نگاه چپ به هر دوشون کردم و از اتاق زدم بیرون

داشتم تی وی نگاه میکردم که ترانه حاضر اومد بیرون

تیپشم که اوووف یه شلوار لی یخی

romangram.com | @romangram_com