رمان کلکل شش نفره

#کلکل_شش_نفره__پارت_67


با مانتوی کوتاه صورتی چرک و شال همرنگش موهاشم ک کج تو صورتش بود خیلی خواستنی شده بود

ترانه_بسه بابا تموم شدم

_چه جیگری شدییی تو باووو

کو ارمینا؟

ترانه_تو اونو نمیشناسی تا حاضر شه نصفه شب شده

ارمینا_چرا چرت میگی خب؟

من حاضرم . پشت سرتم هستم با همین کفشام بزنم تو فرق سرت؟

ترانه_چه عجب خانوم تشریف فرما شدن . اوه ارمیناااا چه کردیییی

اوهوک اینووووو

ارمینا هم یه شلوار لوله مشکی با مانتو

کتی کوتاه مشکی پوشیده بود و روسری

بلند کرمشم سرش کرده بود

و موهاشم که همرو از یه ور کج ریخته بود و کفش تخت کرمی عروسکیاشم دستش بود

مث همیشه هر سه تاییمون خوشگل و خوشتیپ شده بودیمم

خخ سقفا نریزن

_به به ارمینا خانومم که اومدن دیگه میتونیم بریم ان شاء الله؟

ارمینا و ترانه_بلللهههه

romangram.com | @romangram_com