#کلکل_شش_نفره__پارت_42
داشت با پسر روبه روییه خودش حرف میزد.
ایی خدااا اینجا چه خبره ؟؟؟
ارمینا و ترانه چه ربطی به این دو تا پسر دارن؟ اصن این یابو علفی اینجا چی میخواد؟
×بله من بودم مشکلی هست؟
ترانه_خیر مشکلی نیست فقط من نمیدونم تو چرا همش باید جلوی من سبز بشی
×اتفاقا سوال منم هست واقعا چرا؟
ترانه_چون من شانس ندارم که باید همه جا ریخت توی ایکبیری رو ببینم.
×هی درست حرف بزن نه که من از خدامه
+متین بیخیال .
×چی چیو بیخیال امین مثله اینکه این خانوم زیادی فکر بیجا میکنن
ترانه_چی میگی تو برا خودت یارو؟
اونا داشتن بحث میکردن که یهو این یابو علفی بهم نزدیک شد و بقل گوشم اهسته زمزمه کرد...
÷ منتظر تلافیتون هستم خانوم
و بعدم با یه پوزخند عمیق و معنادار ازم فاصله گرفت.
ایی خداا این چرا همچین کرد؟؟
این کارش چه معنی میده؟؟
چرا اینقد به من نزدیک شد؟؟
romangram.com | @romangram_com