#کلکل_شش_نفره__پارت_101
خریدارو گذاشت و اومدجلو نشست ارامم عقب.
ترانه_ارمینا خونه نری هااا بریم یه چی بخوریم گشنمه
ارام_ارههه بریم
_باشه بدبختا میبرم یه چی مهمونتون میکنم بلکه خندقای بلا پر شه
ارام و ترانه_ایولاااا
و بعد از خوردن شام راه افتادیم به سمت هتل که حسابی خسته شده بودیم...
از زبون ترانه:
رسیدیم به هتل و ارام و ارمینا همینجوری با لباس ولو شدن رو کاناپه.
ارامینا_ترانه یه لیوان اب بده
_نوکر بابات باو ، به من چه چلاغ که نیستی برو وردار
ارمینا_الاغ
و خودش بلند شد و رفت ابش و خورد. ارامم نشسته بود و با ذوق خریداشو نگاه میکرد
منم رفتم و کنارشون رو زمین نشستم
و عروسکامو یکی یکی در اوردم و نگاشون میکردم و همینجوریم کلی قربون صدقشون میرفتم
عهه شاسخینی که برای ارمینا و ارام خریدمم که اینجاس.
_بچه هااا اینم اون عروسکتون که گفتم،
ببینین چقد خوشگله
romangram.com | @romangram_com