#جوجه_رنگی_من_پارت_91

دختر:آخه مگه کورید دوتا آدم به این بزرگی و‌نمیبینید...شاید اگه ماهم مثه شما پولدار بودیم هیچ‌غمی نداشتیم و‌ماشین بابا مون‌و بزمیداشتیم ومیزدیم به آدما وبراحتی پول خونشونو‌میدادین یانه با پارتی بازی الاخون والاخونشون میکردیم....بغض گرفتش اینقد باحرص این حرفارو‌میزد که حد نداشت

من تسخیر چشماش بودم...چشمای مشکی و‌مزه های پرو فر‌لبای صورتی قلوه ای دماغ کوچیک و ابروهای کوتاه و پهن که روبه بالا بود و‌چشاشو کشیده تر کرده بود گونه های برجسته..

صدای اون یکی دختره منو از فکر درآورد

دختر‌دومی:بیخیال آجی بنده خداها تقصیری نداشتن...

آرتام:إ شما که کپه همید....

دختردومی خندید وگفت:شکاهم کپه همید

بعدش دوتایی خندیدن ..

دختر بداخلاقه:بریم ترنم،،

ترنم:آجی ترمه ناراحت نباش دیگه...

آرشام:ببخشید خانوما اجازه بدید برسونیمتون؟بجای عذر خواهی

ترمه:لازم نکرده،محله های ما به درد ماشین شما نمیخوره،راهتون دور میشه

آرشام:لازم کرده،،من شمارو‌میرسونم بفرمایید...

آرتام :بله راست میگن بفرمایید لطفا

مدل ماشین ما پورشه ماکان بود جادار ونسبتا بزرگ...

ترمه وترنم عقب نشستن..


romangram.com | @romangram_com