#جنگ_میان_هم_خون_پارت_13


پشت چشمی نازک کرد و با حرص و خشم غرید:

_ بی‌تربیت ها می‌گن...

حرفش رو خورد و با ادا و اصول طوری که خندم گرفت، ادامه داد:

_ تو موهات قهوه‌ای و فرفریه ولی مال خواهرت نارنجی و لخت، تو پوستت سبزه‌اس ولی مال خواهرت سفید، چشم‌های خواهرت خوشگل تره چون آبیه؛ ولی مال تو قهوه‌ایه و...

قبل از این‌که ادامه بده بلند خندیدم و دماغش رو کشیدم، با خنده گفتم:

_ کوچولو تو چرا حرف‌های اون‌ها رو گوش میدی؟ موهای تو خوشگل تره، چشم‌هات خیلی نازه و درشته و پوستت خیلی بانمکت می‌کنه! تو بامزه و نازترین دختری هستی که تا حالا دیدم."

با صدای در به خودم اومدم و با دستم قطره اشکی که گوشه چشمم جمع شده بود رو پاک کردم.

_ کیه؟

صدای نازکی اومد:

_ برای آماده کردن شما اومدیم ملکه.






romangram.com | @romangram_com