#جادوی_چشم_آبی_پارت_87

با تو با نفس هات
برسه به دستات
واسه اینه که
سوزان-منم باهاش زمزمه کردم-
عاشقونه شدم عاشق دلت
یکی بیادو کاشکی بگه بهت
بگه بهت شدی تو وجود من
از ته دل تورو دوست دارمت
عاشقونه شدم عاشق نگات
زندگی، ساز گرمی نفس هات
انقده خوبی که میدونه دلم
خیلی کمه اگه بمیره برات
وتموم.....
جمعیت از این آهنگ به وجد اومده بودن.
سوزان داشت به من نگاه میکردو لبخند میزد.
فکر کنم اونم معنی تک تک کلماتی که تو این شعر برای ابراز علاقم بهش گفته بودم رو فهمیده.
منم متقابلا بهش لبخند زدم.
8
پرده ها دوباره اومدند پایین.ماهم از پشت سن به طرف بچه ها رفتیم.خانوم فلور رفت بالای سن و گفت-واقعا به
این دو گروه تبریک میگم.خیلی آهنگای قشنگی رو خوندن.و خوب میرسیم به مراسم افتتاحیه.دو تا چشم آبی جوان

romangram.com | @romangram_com