#جادوی_چشم_آبی_پارت_86

عاشقونه شدم عاشق دلت
یکی بیادو کاشکی بگه بهت
بگه بهت شدی تو وجود من
از ته دل تورو دوست دارمت
عاشقونه شدم عاشق نگات
زندگی ،ساز گرمی نفس هات
اونقدره خوبی که میدونه دلم
خیلی کمه اگه بمیره برات
سوزان-لئو وقتی داشت این قسمتو میخوند به من نگاه کرد،نمیدونم چرا این نگاه ها با همیشه فرق داشت،توی این
نگاه یه حس عجیبی هم بود.
که من امشو میزاشتم عشق...
گاهی که به یادت
7
زیر بارون آروم میگیرم
حتی تو خیالم
تو خیال چشمات اسیرم
سوزان-یاد اون روزی افتادم که لئوناردو با یه چتر صورتی و گلگلی اومد تو بارون پیش من....
هنوزم با یاد آوری اونروز خندم میگیره!
حالا زیر بارون با تو قدم هات
با خیال عشقت

romangram.com | @romangram_com