#جادوی_چشم_آبی_پارت_66

لئوناردو
سوزان به هوش اومده بود.اون توی قصر ملکه بود.نمیتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم،فکر کنم کار ملکه ود.
حالا که فهمیدیم کجاست باید بهشون حمله کنیم.
لئوناردو-خوب مطمئناً وقتی ما پامون به اونجا برسه،ملکه از طریق گوی جادویی متوجه میشه.پس باید یه کاری کنیم
که اون متوجه ما نشه.
3
سم-باید به سه گروه تقسیم شیم.
رامونا-چرا سه گروه؟
سم-چون یه گروه که ایمیلیانا باید نامرئیشون کنه.تا بتونن وارد قصر بشن.
یه گروه هواس ملکه رو پرت کنه و یه گروه پشتیبانی هم میخوایم.که از طریق هلکوپتر ها و کسایی که نیروی پرواز
دارن به ما کمک کنن.
خوب سوال دیگه ای نبود؟
ایمیلیانا-چرا یه سوال!هر کی تو کدوم گروه بره!
توبی-خوب رامونا و من و رتسو به همراه راشا و چند تا جنگ جو هواس ملکه رو پرت میکنیم.
ایمیلیانا و لئوناردو به همراه سم،لوئیزا و دو جنگجو نامرئی میشن و داخل قصر میرن.
سیلیدیا و جنگجو های بالدار از طریق هوایی ما رو پشتیبانی میکنن.
خوب چطوره؟
لئوناردو-عالیه!!ممنون توبی.
باید سریع به سمت قصر ملکه در سرزمین وحشت بریم.اماده حرکت شدیم.
سرزمین وحشت(نزدیک قصر ملکه خفاشی)

romangram.com | @romangram_com