#اینجا_زنی_عاشقانه_میبارد_-_جلد_دوم_پارت_94
- به.ببین دختره آدم که…
حرفش را قطع میکنم.نانی به دهان میگذارم و با اخم تصنعی و خنده های مقطعی میگویم:
- بنده غلط کردم.دستپخت شما دومی نداره .اصن شما هنرآموز.
رادین میخندد و میگوید:
- اصن شما زورو.
خنده ام شدت پیدا میکند.جلوی دهانم را میگیرم و میگویم:
- این چیه جدیدا هی تکرار میکنی؟ شما زورو چیه؟
و میخندم و پدر هم.لقمه را در دهانش میچپاند و سر تکان میدهد که یعنی بعد از اتمام جویدن توضیح میدهد!
آب میخورد و من منتظر نگاهش میکنم!
با خنده گل و گشادی میگوید:
- هه.نمیدونم تو کلاس یه پسرِ هی میگه.میگفت ما گروهبان گارسیا شما زورو.ما منچ شما پوکر.
بابا با خنده در حالی که لقمه میگیرد میگوید:
- ما تف شما آبشار نیاگارا.
اعتراضی میگویم:
- ا بابا…این چه حرفیِ؟
پدر جدی میشود:
- نه خوب .دیگه عادی شده دیگه!
و چشمکی به رادین میزند.اخم میکنم:
- اصلنم نباید عادی بشه.اصن چه معنی میده؟
رادین با خنده و کلافگی میگوید:
- خوب باشه اصن ما نخ شما سیم بکسل.
romangram.com | @romangram_com