#اینجا_زنی_عاشقانه_میبارد_-_جلد_دوم_پارت_102


- مامان جان چی میگی شما؟ نگار داره عروسی میکنه! دیگه همون یه نقطه مشترک، توی عروس ناکام خانواده مام بودنم از بین رفته! میدونی که از این خونه میره! یعنی باید میرفت! رادینم.

- آخه مادر.رادینم وابستشه!

روشنک سختتر ادامه میدهد و من .من آسان تر میشکنم!

- مامان میدونی که حرفم غیر منطقی نیست! نمیشه رادین آویزون اینا باشه! مامان تازه عروس و دوماد دوست دارن یه بچه همش دم پرشون باشه؟ اصن شاید خانواده یغما راضی نباشن! شاید خود یغما دلش یه فرصتای دوتایی بخواد! هنوز اول زندگی و یه مهمون ناخونده! اونم چی؟ بچه ای که دیگه الان تقریبا هیچ نسبتی با نگار نداره! مامان اینایی که میگم از روی بدجنسی نیست! من فکر نگارم! هرچند پدرش با سعی و تلاش بخواد رابطه خوبی با رادین داشته باشه.هرچند یغما دوسش داشته باشه اما این وضعش نیست.باید به فکر نگارم باشین.اگر از طرف خانواده شوهرش تو فشار قرار بگیره ما مسئولیم!

دلم ملیرزد.پایم میلرزد.تنم میلرزد! مهمان ناخوانده؟ او عزیزه تمام لحظه های من است! مهمان ناخوانده کیست؟

- چه میدونم والا مادر.باید…

رخصت نمیدهم و با لبخند متزلزلی به سمتشان میروم.مادر روشنک حرفش را قطع میکند و جمع تر مینشیند تا کنارش جا بگیرم.موهایم را پشت گوش میزنم و ظرف میوه و پارچ شربت را وسط میگذارم:

- بفرمایید تا گرم نشده!

روشنک با لبخند و تشکربرای همه میریزد.مادرش درباره گلها میپرسد.درباره روتختی ها.در مورد همه چیز جز بحث کوتاه دوتاییشان! طاقتم طاق میشود! نمیتوانم فیلم بازی کنم! حالم خراب است و این لبخندِ نقاشی شده دردی را دوا نمیکند! از سکوت استفاده میکنم:

- مادر جون، راسش میخواستم زودتر از اینا بهتون بگم اما خوب نشد.

لیوان را روی زمین میگذارد:

- چیزی شده مادر؟

لب باز میکنم که روشنک دستم را میگیرد و پیش دستی میکند:

- نگاری! میدونم حرفامونو شنیدی چه بهتر.اما قبول کن که درست میگم!

بغض خفه ام میکند.با خجالت سر به زیر میشوم:

- بله درست میگید اما…

نگاهش میکنم و اشک میچکد:

- رادین هیچ وقت برای من مهمون نبوده اونم چی؟ از نوع ناخوندش! جاش همیشه اینجاست!

و ناخوداگاه دستم را روی س*ی*ن*ه میگذارم!

- بله اینا رو منم میدونم عزیزم اما خوب میفهمی که چی میگم؟ نمیشه که پیشِ شما باشه.حتی توی همین تابستون کوتاه.ناسلامتی داری عروس میشی خوشگلم!

مادر کلافه میگوید:

romangram.com | @romangram_com