#اینجا_زنی_عاشقانه_میبارد_-_جلد_اول_پارت_12

- اولین باره می‌بینم جوابی ندارین.

جدی نگاهم می‌کند:

- این مسئله فرق داره!

نمی‌دانم با کدام جرئت؛ اما می‌پرسم:

- من چی؟ من برای شما فرق ندارم؟

سریع نگاهم می‌کند… طولانی و بدون پلک زدن… کلافه می‌شوم.

- کتاب میخونین؟

چقدر عجیب بحث را عوض می‌کند.

شانه بالا می اندازم:

- خیلی کم

- چرا؟

- چون زیاد وقت آزاد ندارم

نگاهی به سرتاپایم می‌اندازد:

- خیلی به تیپتون اهمیت میدین درسته؟

لبخند می‌زنم:

- بله… درسته

- پس وقت آزاد زیاد دارین.

لبخندم کمرنگ می‌شود. تو چه مشکلی با ظاهر من داری مرد؟

حرصم می‌گیرد… دلم می‌خواهد سرش را بکوبم به دیوار؛ اما نمی‌شود؛ یعنی نمی‌توانم!

- از جشن تولد خوشتون میاد؟

romangram.com | @romangram_com