#هورزاد_ملکه_آتش_پارت_111


آریانا: «نمی‌شود هورداد! نباید کسی تو را ببیند، تازمانش فرا رسد.»

- من می‌خواهم از این دو روز استفاده کنم و در دریا بمانم. پس برای خواب کجا روم؟

آریانا: «آن‌جا با من.»

یک دستم را گرفت. با هم به سمت جلو حرکت کردیم. منم باخنده به دور و برم نگاه می‌کردم.

جونم عروس دریایی! ولی حیف می‌ترسم وگرنه می‌گرفتمش. همیشه دوست داشتم دنیای زیر آب رو ببینم، که به لطف آریانا دیدم!

این‌جا خیلی باحاله، خداروشکر به آرزوم رسیدم!

به یک قصر خیلی کوچک رسیدیم، وقتی جلوی ورودی رسیدیم در خودش بازشد. رفتیم داخل قصر. وای خدا تمام وسایلش مثل توی خشکی بود! چه باحال مگه می‌شه، مگه داریم!

آریانا: «این دو روز را اینجا می‌مانیم.»

- عالیست ممنون از لطفت.

لبخندی زد و چیزی نگفت.

***

دو روز بعد


romangram.com | @romangram_com