#حکم_دل_پارت_97


دستام به طرفین باز شده بود... چشمامو باز کردم... اشکام روی گونه هام ریخت. یه دفعه چشمم به بطری افتاد که کنارم افتاده بود... دستمو به سمتش دراز کردم... مهران دستش رو دور گلوم محکم تر کرد و گفت:

دختره ی وحشی... نشونت می دم... عوضی!

انگشتام فقط دو سانت با بطری فاصله داشت... نفسم داشت بند می اومد... تصویر پیش چشمام تار می شد... انگشتام رو بیشتر روی زمین کشیدم... فقط یه سانت... با دست چپم چنگی به دست مهران زدم... خودمو بیشتر به سمت بطری کشیدم.... دست مهران یه کم شل شد... بطری رو گفتم و محکم توی سر مهران زدم. فریادی زد و با دستاش سرش رو چسبید. نیم خیز شدم. هلش دادم و پرتش کردم.

سرپا ایستادم. روی دو زانو نشسته بود و سرش رو چسبیده بود. داد زد:

می کشمت دختره ی عوضی!

تمام بدنم می لرزید. دستاش رو پایین انداخت. همین که خواست بلند شه با عجله به سمتش رفتم و بطری رو بالا بردم که توی سرش بزنم. قبل از این که دستم کاملا پایین بیاد دستمو توی هوا چسبید. سریع زانوم رو بالا اوردم و توی صورتش کوبوندم. دست مهران شل شد و صورتش رو چسبید. لبش پاره شده بود و خونش روی شلوارم و صورتش ریخت. بطری رو بالا بردم که بزنم تو سرش...

یه دفعه یکی دستمو از پشت گرفت و داد زد:

داری چه غلطی می کنی؟

سریع چرخیدم... بهراد بود... هنوز داشتم می لرزیدم. دستم شل شد و بطری روی زمین افتاد. دستمو روی قلبم گذاشتم و عقب عقب رفتم... بهراد با چشم های گشاد شده به لباس مهران، بطری روی زمین و من که هنوز داشتم می لرزیدم نگاه کرد. با تعجب گفت:

داشت... داشت چی کار می کرد؟ اذیتت کرد؟

بازوهام رو با دستام گرفتم و با سر جواب مثبت دادم... خودمم نفهمیده بودم کی اشکام روی صورتم ریخته بود... آب دهنمو قورت دادم. آثار تعجب از صورت بهراد محو شد و به خشم تبدیل شد. یه دفعه یقه ی مهران رو گرفت و داد زد:

عوضی! تو دوست من بودی... این دختره دوست دخترمه... می فهمی؟ حالیت می شه؟

با مشت توی سینه ی مهران زد و گفت:

آشغال من بهت اعتماد کرده بودم... رفیقم بودی... عوضی!

مهران خودش رو روی زمین انداخت. فقط ناله می کرد. با یه دست سینه ش رو چسبیده بود و با یه دست سرش رو گرفته بود. بهراد از خشم نفس نفس می زد. یه قدم به سمت عقب برداشت. با نفرت نگاهشو از مهران گرفت. به سمتم اومد. خم شد و خواست بازومو بگیره که دستشو پس زدم. حالم از هرچی مرده بهم می خورد...

romangram.com | @romangram_com