#هیچکسان_(جلد_سوم_حقیقت_رمانتیک_قتل)_پارت_34
- خب؟
سهند – عکس توئه؟
- خب آره!
سهند – این عکسو کِی گرفتی؟
- فکر کنم پارسال تابستون بود...رفته بودیم ییلاق.
سهند – کی ازت گرفت؟
- عمو م، البته دو تا ازش چاپ کرد.یکیش دست خودشه.
سهند – به نظرت این عکس اونیه که دست ِ عموته یا مال خودته؟
- مطمئنا اونیه که دست خودم بود، چون چند روز پیش که داشتم آلبومم رو چک می کردم این عکسو ندیدم.
سهند – نمی دونی کِی گمش کردی؟
- نه...من علاقه ای به دیدن ِ عکس هام ندارم...خیلی دیر به دیر بهشون سر می زنم...کلا هم عکس های کمی از خودم دارم، برای همین یکیشون که نباشه سریع متوجه میشم...خب حالا این چه معنی ای میده؟!
سهند با بی حوصلگی نفسشو بیرون داد و گفت : فکر نکنم معنی خوبی داشته باشه!...برات توضیح میدم، فقط الان من یه سری وسیله از توی جعبه بیرون میارم و بهت نشون میدم، ببین برات آشنا هستن یا نه؟
- باشه...ولی...
romangram.com | @romangram_com