#هیچکسان_(جلد_دوم_دژاسو)_پارت_55

یگانه – چرا چرا، البته ببخشید مزاحم شدم .اون روز اون آقایی که کنارتون بود گفت که شما جن گیرید، آره؟

- چطور مگه؟

یگانه – هستید یا نه؟

- فرض کنید که هستم، امرتون؟!

یگانه – من دیشب یه خوابی دیدم، این شد که گفتم بیام به شما بگم ببینم تعبیرش چی میشه؟

-شرمنده ، من نمی تونم کمکی کنم.چون فرضا اگه من جن گیر هم باشم ، تعبیر خواب تو حوزه ی کاریم نیست.

یگانه – آخه این خواب من مربوط به جن میشه...ببینین، من خواب دیدم که توی خونه مون ام.بعد زنگ خونه مونو زدن.اومدم جلوی در دیدم یه آقای هیکلی دم ِ در وایساده.یه پالتوی مشکی هم پوشیده بود...بهم گفت من جن ام،جالبه که من توی خواب اصلا نترسیدم از این حرفش...! بعد بهم یه انگشتر داد و گفت اینو ببر بده به یه نفر...الان یادم نیست یارو کی بود ولی توی خواب انگار می شناختمش.

- آخرش انگشترو دادین به یارو؟

یگانه – آره فکر می کنم، بقیه ی خوابمو یادم رفته!

همین لحظه با هیجان به دستی که باهاش ظرف غذا رو گرفته بودم اشاره کرد و گفت : اِ ! همین انگشتر سیاهه بود، به خدا راست می گم! همینی که توی انگشت اشاره تونه!

نمی دونستم حرفاشو باور کنم یا نه ! نمی دونم چرا نمی تونستم بهش اعتماد کنم.حس می کردم صرفا برای جلب توجه داره این حرفا رو می زنه.در عین حال به این هم فکر می کردم که اگه راست بگه شاید موضوع مهمی باشه...یا شاید هم یه هشدار برای خودم!

- والا چی بگم...این جور خواب ها معمولا گمراه کننده اند اما میشه گفت در نود و نه درصد موارد جن های بد دست به همچین کارایی می زنن.جن هایی که می تونن ارادی روح شونو از جسم شون جدا کنن.در واقع این جور جن ها توی دنیای خودشون مدیوم محسوب میشن...تعدادشون خیلی کمه...همونطور که این جور افراد بین آدما انگشت شمارن.کسایی که راحت می تونن وارد خواب یه نفر بشن و با روحش ارتباط بگیرن... البته می دونم توی خواب خیلی چیزا دست خود ِ آدم نیست اما همه ی روحانیون میگن که نباید برای جن ها توی خواب شیء یا پیامی رو جا به جا کرد.چون این کارا ، کاری ِ که خودشون نمی تونن انجام بدن یا مثلا نمی خوان شناخته بشن و خلاصه دلایل این کارشون زیاده...بعضی وقتا هم می خوان از بار گ*ن*ا*هش فرار کنن.

یگانه – یعنی من گ*ن*ا*ه کردم؟

- امکانش هست...ولی بیشتر خواب ها ساخته ی تخیل خود ِ آدمه.شاید هم اصلا جنی در کار نبوده باشه و شما به خاطر حرفی که اون روز دوستم بهتون زد این خواب رو دیده باشین!

یگانه – آخه اگه به خاطر حرف اون آقا بود باید جور دیگه ای خواب می دیدم...مثلا جوری که لااقل خودمم بهش فکر کرده باشم، چیزی که در مورد شما باشه یا شما توی خوابم بوده باشین...یا یه همچین چیزایی. باور کنید من تا همین چند لحظه پیش اصلا متوجه انگشترهای شما نشده بودم!

- پیشنهاد می کنم زیاد فکر خودتونو درگیر این موضوع نکنید، چون اگرم کاری کرده باشین مسلما غیر ارادی بوده...به هر حال خدا این چیزا رو در نظر می گیره.من بهتون اطمینان میدم به خاطر این مورد مجازاتتون نکنن.

با تمسخر گفت : واقعا دستتون درد نکنه، خانواده ای رو از نگرانی بیرون اوردین!

- خواهش می کنم.امری نیست؟

romangram.com | @romangram_com