#حسی_مثل_دلتنگی_پارت_61

داشتم از دوريت ميردم .

خانوم من اي کاش باور ميکردي که چقدر عاشقتم ،

که چقدر دوست دارم .

ميدوني توي اين مدت به من چي گذشت ؟

ميدوني چقدر دلتنگتم ؟

دارم ديوونه ميشم !

دارم جنون پيدا ميکنم!

خيلي دوست دارم سارا ...خيلي دوست دارم .

نفسهاي داغش که کنار گوشم نجوا ميکرد حالمو عوض ميکنه .

چيزي نميگم و فقط اشک ميريزم

منو از توي بغلش بيرون مياره .

دستاشو دو طرف صورتم ميذاره.

با ولع به تک تک اجزاي صورتم نگاه ميکنه

پيشوني مو ميبوسه و با صداي آرومي ميگه :

-هر طرفي ميرم خاطراتت هست .

گونه امو ميبوسه و ميگه :

-صداي خنده هات همش توي گوشمه .

چونه امو ميبوسه و ميگه :

-ميميرم براي عطر تنت

romangram.com | @romangram_com