#حسی_مثل_دلتنگی_پارت_34


از جاش بلند ميشه و درو ميبنده دوباره ماشينو دور ميزنه و پشت فرمون ميشينه

قبل از اينکه راه بيوفته دستشو به سمت پخش ميبره و روشنش ميکنه .

آهنگ غمگيني فضاي ماشينو پر ميکنه :

دوره ميکنم سکوت کهنمو ..

با صداي تو ...

دنياي من خلاصه ميشه توي عکساي تو ..

رو گونه هاي من ...به ياد تو هميشه اشک جاريه ...

تو فکر ميرمو ...ميپرسم از خودم چه روزگاريه ...

چه روزگاريه ...

اشک تو چشام بود ...يه عکس مبهم از تو ..توي يادمه ..

به هر کي خيره شم ...ميگم چقدر شبيه خاطراتمه ...

بغض ميکنم ...

به ياد لحظه هاي تلخ آخرم ...

تو فکر ميرم ...به هرچي خاطرست پناه ميبرم ...

صبر کردمو ...نذاشتم هيچ کسي به جاي تو بياد

بعيده بعد تو ...کسي منو به خاطر خودم بخواد ...

کاش يکدفعه ...خودت رو ميگذاشتي جاي من ...

چه سخت ميگذره ...بدون تو تموم لحظه هاي من ...


romangram.com | @romangram_com