#حجاب_من_پارت_4


ای جونم قدمات رو چشام بیا و مهمونم شو

گرمی خونم شو ببین پریشونه دلم، بیا آرومم کن

ای جونم، میخوام عطر تنت بپیچه تو خونم

تو که نیستی یه سرگردون دیوونم

ای جونم بیا که داغونم

(ای جونم : سامی بیگی)

---------------

---------------

اَخییی خسته شدما

ولو شدم رو مبل و همینجور داشتم نفس نفس میزدم که زنگو زدن نگاه کردم بابا بود درو زدم باز شد

به نفس نفس زدنم ادامه دادم که یه دفعه دیدم مامانم داره از در میره بیرون

صدای کمه پچ پچ از بیرون میومد گوشامو تیز کردم اما این مامانو بابای من زرنگترن

بعداز یکی دو دقیقه اومدن تو. خندم گرفت یه کیک دست مامانم بود و هدیه دست بابام

عین حیوون گوش درازی که بهش کیک دادن ذوق مرگ شدم

romangram.com | @romangram_com