#حریری_به_عطر_یاس_پارت_132
حالا حریر هم می لرزید ...
-اره من معرفت ندارم ...حالم از این همه فداکاری به هم می خوره ... فکر کردی اگه پام برسه خونه ات اجازه می دم بهم نزدیک بشی ... من هنوزم ازت بدم میاد ... می فهمی ازت بدم میاد ...
درد بدی تک به تک سلول های بدنش را پر کرد .. دخترک بی پروا او را متهم به سوءاستفاده کرده بود ... به خدا که ظرفیت این یکی را نداشت .در این چد روز حرف زیاد شنیده بود اما تحمل این تهمت نابجا را حداقل از سوی او نداشت... بی اختیار دستش بالا رفت و روی صورت حریر نشست... دقایقی دنیا ایستاد ...قلبش تیر کشید درست مثل کف دستش ...حریر را زده بود؟!!!! ...دلش به درد آمد ...حریر زمانی عشقش بود ... روح زندگی اش ... اماکسی به او نهیب زد " دلسوزی برای این دختر اشتباه محضه" ... پلک های حریر لرزید ... چشمانش پر شد از اشک ... چرا دل علیرضا در همین چند ثانیه مثل سنگ شده بود ؟
-تو یه .. یه آشغالی ...
با دندان های کلیدشده غرید:
-آره من یه آشغالم... راست می گی ... منه احمق باید می ذاشتم زیر دست اون پسره نابود بشی ... می دونی امثال تو لیاقت پاکی و نجابت رو ندارن ...بدنومی لیاقتشونه... می دونی از چی می سوزم از این که به خاطر یکی مثل تو اَنگ نامردی بهم خورده ... اما فکر نکن تونستی قِصِر در بری ... باید تاوان پس بدی ... اونم تو خونه ی من ... کاری می کنم که روزی هزار بار مرگتو آرزو کنی ... تو لیاقت نداشتی حریر ...
اجازه نمی داد اشک هایش فرو بریزند .. با همان غرور کاذب و پر رویی جواب داد:
-به بابام می گم که می خوای چه بلایی سرم بیاری .
انگشت اشاره ی علیرضا تهدید وار مقابلش تکان خورد و خشمگین گفت:
-خفه میشی حریر ... می فهمی خفه میشی ... مثل این که بدجور دلت می خواد چوب حراج به آبروی نداشته ت بزنی ...
مشت کوچک حریر روی سینه اش نشست و گفت:
- گمشو بیرون آشغال ...
مچ دستش که اسیر پنجه های قوی علیرضا شد تازه فهمید راه به جایی ندارد ... فشار انگشتان او باعث شد از درد به خود بپیچید ...
– بدجور تاوان حرفاتو پس میدی دختر خانم ...بدجور...
و محکم به عقب هولش داد ... روی زمین پرت شد و به هق هق افتاد ... حالش از همه بهم می خورد ... علیرضا خشمگین نگاهی به اندام مچاله شده ی او انداخت و با لحنی بی رحمانه گفت:
- تا نیم ساعت دیگه میایی بیرون .. وگرنه قید همه چی رو می زنم و به بابات همه چی رو می گم ...
و مقابلش زانو زد و ادامه داد:
romangram.com | @romangram_com